ضامن آهو


مرا طلای گنبد تو بی قرار می‌کند

کسی مرا به دوش ابرها سوار می‌کند

خیال می‌کند که دیدن تو قسمتش شده

همین کسی که دارد از خودش فرار می‌کند


×××


کاش من یک بچه آهو می شدم

می دویدم روز و شب در دشتها

توی کوه و دشت و صحرا روز و شب

می دویدم تا که می دیدم تو را

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.