هشت سال و پنج ماه و 25 روز ...
به مردم بگویید امام زمان پشتوانهی این انقلاب است
🔻 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که بهطرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
در وصیتنامه نوشته بود:
من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم…
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند…
پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم.
جنازهام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه میماند.
بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود. و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست.
این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید.
به آنها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
بگویید که ما فردا شما را شفاعت میکنیم.
بگویید که ما را فراموش نکنند.
🔸 بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است.
راوی: سردار حسین کاجی
منبع: برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار ص١٩٢ تا ١٩۵
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط طلبه میناب در 1399/04/27 ساعت 09:13:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1400/07/11 @ 09:10:22 ب.ظ
سعید [بازدید کننده]
سلام. این نوع خاطره گفتن ایشان و بازگو کردن توسط شما اصلا درست نیست. نام شهید؟ نام عملیات؟ نام منطقه؟ تصویر شهید؟ تصویر وصیتنامهی مورد ادعا؟ تاریخ شهادت؟ تاریخ پیدا شدن پیکر شهید؟ و …
به جناب سردار و ناشر کتاب باید تذکر داده شود که آن وصیتنامه، سالم مانده تا به همه عرضه شود تا حجت باشد. چرا کل موضوع، مبهم نگه داشته شده است؟