معجزه حضرت ولی عصر عج
پنجشنبه 96/06/02
این معجزه حضرت ولی عصر ارواحنافداه چیزی است که در بین سنّی های سامرا، با وجود تعصبی که بر مذهب خود دارند، معروف است و مورد تایید تمام آنهاست و حتی از بس زیاد اتفاق افتاده آن را می شناسند، یعنی به مجرد دیدن آثار این معجزه شروع به هلهله و کارهای دیگری از این قبیل می کنند. در این باره یکی از علماء مورد وثوق و بلکه چند نفر دیگر نقل کرده اند: شبی در سامرا بودیم. شب از نیمه گذشته بود. ما همگی که شش هفت نفر می شدیم، به حرم عسکریین مشرف شدیم و هر یک شمعی در دست داشتیم اضافه بر اینکه شمع های حرم و ضریح نیز روشن بودند.
در مقابل ضریح مقدس، مشغول زیارت بودیم که ناگاه لرزه و تماسی در دلمان افتاد طوری که صدای دندانهای یکدیگر را که به هم می خورد، می شنیدیم. شمعها یک باره و بدون دلیل خاموش شد، اما فضای حرم مطهر مثل روز روشن بود و صدای زنها را که در خانه هایشان هلهله می زدند، شنیدیم. از طرفی فهمیده بودیم وقتی حضرت ولیعصر ارواحنافداه تشریف می آورند، این علامات ظاهر می شود لذا یقین کردیم که آن حضرت به زیارت پدران بزرگوارشان آمده اند.
خواستیم خود را به گوشه ای بکشیم و بایستیم، ولی حتی زبانمان بند آمده بود و قادر به تکلم نبودیم و بهت و حیرت و وحشتی عظیم سراسر وجود ما را فرا گرفته بود و از شدت لرزیدن و ارتعاش و هول، نزدیک بود هلاک شویم. بالاخره تاب نیاوردیم و از حرم خارج شدیم. ناقل جریان قسم خورد که کلیدی از آن در جیب من بود آن را درآوردم و به جای شمع در دست گرفتم دیدم سر آن کلید، مثل چراغ مشتعل است. باز انگشت خود را به همین شکل گرفتم، دیدم همان اتفاق افتاد. خلاصه اینکه معجزاتی که در این زمان ظاهر شده خیلی زیاد است و بیان آنها ممکن نیست.
منبع:ملاقات با امام زمان در کربلا ص١٣٧
قاطعیت یعنی اینکه انسان در راه خدا نباید کوتاه بیاید.
پنجشنبه 96/06/02
قاطعیت - اعتمادبه نفس
« إنَّ الَّذِينَ قَالوُا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ ٱسْتَقَاموُا»(فصلت/۳۰)
آنهایی که بیدار شدند و خدا را برای ربوبیّت برگزیدند، با قاطعیت در برابر لشکرهای جهل ایستادگی کردند.
اساس استقامت بر عقیده محکم استوار است. قاطعیت یعنی اینکه انسان در راه خدا نباید کوتاه بیاید.
اگر هم جایی از باب تقیّه کوتاه می آید، چون خدا گفته کوتاه می آید. امام زمان (ارواحنافداه) هم به دستور خدا در برابر طاغوتها تقیّه می کنند. والّا اگر خداوند بفرماید که دیگر نباید تقیّه کنند بلافاصله حضرت قیام می فرمایند.
برای این جهت صفاتی که در انسان باید باشد این است که:
۱- فقط خدا تکیه گاه و قدرت حقیقی برای او باشد.
۲- فقط باید از خدا بترسد.
این دو باعث اعتماد به نفس در انسان میشود.
«فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْت» (هود/۱۱۲) یقیناً خدایی که آفریدگار ماست، این قدرت را در ما گذاشته که از ما می خواهد استقامت کنیم. انسان باید از نور یقین که خدا به او عنايت فرموده استفاده کند، آنرا چراغ راه خود قرار دهد و ایستادگی کند. که در اینصورت صبر در انسان بوجود می آید.
منبع:گزیدهای از سخنرانی حجةالاسلام علیرضانعمتی (حفظه الله تعالی)،مجله منتظران
توصیه امام زمان (عج) به خواندن "صحیفه سجادیه"
پنجشنبه 96/06/02
توصیه امام زمان (عج) به خواندن “صحیفه سجادیه”
محدث عظیم و سالک وارسته مرحوم مجلسی اول میفرماید:
« در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهدهام بود و به همین دلیل احتیاط میکردم و نمیخواندم.
خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمود: « نماز قضا بخوان.»
اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاصِ خود را دارد، و با نمازهای واجب فرق میکند.
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم، که امام زمان (علیه السلام) را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم.
با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
عرض کردم:
« یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمیرسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:
« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!»
در خواب گویا او را میشناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و میگریستم که از خواب بیدار شدم.
از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم،افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم.
در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود.مرا که دید گفت:
« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمدهام. کتاب را از من میگیرند و پس نمیدهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.»
مرا به خانهاش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که میخواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛
ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. «صحیفه سجادیه »بود.
به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
مرحوم مجلسی دوم میفرماید:
« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را، صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانهای نیست که صحیفه در آن نباشد.
این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهرهمند شوند
منبع:امام شناسی/ ج 15/ص 49و 50
یك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد
دوشنبه 96/05/30
امام صادق (ع) مےفرمايند ،يك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد :
➊ خانه وسيع
➋سواري خوب
➌ لباس زيبا
➍ چراغ پر نور
شخصي پرسيد ما كه نداريم چه كنيم؟
حضرت فرمودند: اين حديث باطن هم دارد :
① از خانه وسيع،صبر است كه بيان گر روح بزرگ است.
② مركب خوب، عقل است.
③ لباس زيبا، حيا است.
④ چراغ پر نور، علم است كه ثمره آن بندگي است.
منبع: كافي، جلد 6
معرفی یک استاد خصوصی برای سیر و سلوک عرفانی
دوشنبه 96/05/30
معرفی یک استاد خصوصی برای سیر و سلوک عرفانی
استاد رساندن انسان به خدا
چقدر خوب است آدم، استادی داشته باشد که دردهای او را تشخیص بدهد و بگوید: باید فلان کار را انجام دهی تا مشکلت حل شود. استاد گاهی نه تنها راهنمایی میکند، بلکه به آدم کمک میکند تا مشکلش برطرف شود. شاید داستانهای زیادی شنیده باشید از کسانی که به دنبال سیر و سلوک الی الله بودهاند و اگر استاد خوبی نصیبشان شده، چگونه آن استاد در مراحل مختلف دستشان را گرفته و برای عبور از موانع کمکشان کرده است.
اما همۀ ما استادی به نام نماز داریم؛ نماز استاد رساندن انسان به خداست. نماز زنده است، شعور دارد، متحرک است، فعال است، بصیر است، آگاه است. نماز مثل یک عادت شخصی یا یک مراسم عمومی نیست. نماز یک فعالیت مردة بیروح نیست، که خاصیتی برای ما نداشته باشد. نماز هر کسی متناسب با خود او برایش کار میکند. اگر من حب مقام دارم، نماز من، حب مقام مرا برطرف میکند. اگر حبّ مال دارم، حبّ مال مرا برطرف میکند. اگر حبّ شهوت دارم، حبّ شهوت مرا برطرف میکند. اگر تکبر دارم، تکبرم را زائل میکند. اگر محبت به خدا ندارم، محبت به خدا میآورد. نماز هر کسی میداند با او چکار کند تا اصلاح شود.
شما فکر میکنید، بزرگان و عرفای ما که به جایی رسیدند با چه چیزی رسیدند؟ با همین نماز! نماز، خودش به تنهایی استاد انسان است. مثلاً هر بار بعد از خواندن نماز، وقتی که میخواهی سریع از سر سجاده بلند شوی و به سراغ کارهایت بروی، اگر به خودت بگویی: «بگذار تعقیبات نماز را هم بخوانم» و بعد کمی تأمل کنی و بنشینی تعقیبات نماز را بخوانی، همین باعث میشود یکی از بدیهای روح تو از بین برود.
سوال: پس دیگر استاد نمیخواهیم؟ پس اینکه گفتهاند: «طی این مرحله بی همرهی خضر مکن، ظلمات است بترس از خطر تنهایی» چه میشود؟ جواب: اگر برایت لازم بود، حتماً خداوند کسی را سر راهت قرار خواهد داد. برای اول راه، همین آگاهیهای عمومی که اکثر شما دارید کافی است. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: که «شما به عمل به آنچه میدانید محتاجترید تا به دانستن آنچه که نمیدانید.»
منبع:چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ علیرضا پناهیان/ ص27و28
پدر روحاني و حقيقي تو (امام زمان(عج) به اندازه پدر جسمي و ظاهري، نزد تو محبوبيت دارد؟
شنبه 96/05/28
آيت الله ميرزا جواد ملكي تبريزي(ره):
پدر روحاني و حقيقي تو (امام زمان(عج) كه سبب ايجاد جسم، جان و نعمتهاي تو و خليفه پروردگار توست، به اندازه پدر جسمي و ظاهري، نزد تو محبوبيت دارد؟
پس حركات، افعال و اقوال تو بايد چنان باشد كه نشان دهد تو امامْ گم كردهاي، منتظر ظهور و متوقّع وصال او هستي و بايد وفاداري در زمان غيبت را به گونهاي نشان دهي كه بيانگر ادّعاي وابستگي تو به آن حضرت باشد. »
منبع:كتاب المراقبات، ص86، مراقبات نيمه شعبان
تسلیم خدا شوید
شنبه 96/05/28
آیت الله بهجت:
اگر میخواهید از ناحیه دعا به جایی برسید،
زبان حالتان این باشد:
تسلیم خدا هستیم،هرچه بخواهد بکند،
بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم.
منبع: محضر بهجت،ج۱،ص۳۴۱
شعر ای آرزوترین بهار حامد جلیلی
شنبه 96/05/28
ای آرزوترین بهار تنها امید روزگار
آرامش دل های زار ماه شبای انتظار
بیا برگرد ای مسافر خسته از غم تو گسسته
تار و پود دل این دلشکسته
ز هجر تو ابر دیده بهاره در فراق نگاره
چشم پنجره ها در خون نشسته
در رویای دیدار تو ام بی قرار تو ام
مرغ غمزده حالم قوت پر و بالم
وا بکن گره از این پای بسته
بر روزگار بی حبیب جانا تویی تنها طبیب
یارا در این شهر غریب عطری نداره بی تو سیب
بیا برگرد ای ترانه ی لبها بهترین دعاها
ای پناه سرشک بی کسی ها
بزن بارون ای خزانه ی رحمت آسمان کرامت
سوی تو به نیاز دست دنیا
توی نجوای هر روز شبی فاطمی نسبی
ای سلاله عصمت سر کن این شب غیبت
ای امید زلال اشک غم ها
اللهم عجل لولیک الفرج
چگونه میتوان بوسیله حضرت صاحب الأمر به آرامش روحی رسید؟
شنبه 96/05/28
چگونه میتوان بوسیله حضرت صاحب الأمر به آرامش روحی رسید؟
اینکه چطور می شود از طریق امام زمان
(عج) به آرامش رسید؟ این بحث دردل کردن و توسلات و ارتبا ط با امام زمان(عج) هست وقتی شما در طول روز به طور مداوم ،نه اینکه ده ساعت ! نه !! حتی یک دقیقه ،یه دقیقه، با آقا درد دل کنید .وقتی یاد امام زمان(عج) در دل شما باشد و این به یاد حضرت بودن ، درقلب و وجود شما رسوخ پیدا بکند. شما به این باور می رسید که یه امام داره منو و تمام اعمال منو می بینه ،یه امام تمام افعال منو زیرنظر داره! یه امام هست که با خوبی های من خوشحال میشه و با دیدن اعمال خوب من ، برای من دعا می کنه
همین ها باعث آرامش روحی میشود. “الا بذکرالله تطمئن القلوب” بایاد خدا ،و درآیه ( “فاسئلوا أهل الذكر ” از اهل ذکر بپرسید )طبق تفسیر این آیه ، منظور از اهل ذکر اهل بیت هستند .
یعنی شما می خواهید آرامش پیدا کنید با یاد اهل بیت آرامش پیدا می کنید. توسل به محضر حضرت پیدا کنید وقتی دلتون گرفته، بلند شوید دو رکعت نماز بخوانید و هدیه کنید به امام زمان(عج) و با آقای خودت درد دل کن.گریه کنید! اشک بریزید ! اثر می گذارد مطمئن باشید امام زمان (عج) دست یاری به سمت شما دراز میکند و به شما کمک می کند.
مشکل اینجاست که ما خودمون به سمت حضرت نمی رویم این آرامش از طریق توسل به امام زمان(عج) بدست میاد . این توسل را انجام بدید مطمئن باشید به آرامش دست پیدا خواهید کرد .
خدا میداند تعداد دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید.
شنبه 96/05/28
آیت الله بهجت
خدا میداند تعداد دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید.
قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به همّ و ناراحتی اهلبیت علیهمالسلام مهموم، و به سرور آنان مستبشر باشند، مُبْصَراتی (مشاهداتی) خواهند داشت و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند.
منبع:در محضر بهجت، ج۱، ص۱۱۸