واردات و صادرات دهان

«يکی از اهم مراقبات اين است که انسان، واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد… وقتی واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پليد و کثيف می شود؛ يعنی قلم او هرزه و نوشته هايش زهر آگين خواهد شد». (مجموعه مقالات آيه الله حسن زاده، ص ۱۲۶)

امتحان عام خداوند 

امتحان (توسط خدا) هم حتمی است. منتهی امروز نشد فردا، فردا نشد پس فردا، حتماً امتحان می­شویم[1]. خودِ خدا گفته ما امتحان می­کنیم. فردی از امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه سؤال کرد که آقا کاری کنید که من مورد امتحان قرار نگیرم، حضرت فرمودند: نمی­شود، خدا گفته است: حتماً امتحان می­کنم، دعا کن موقعی که امتحان کرد زمین نخوری.

خدا در قرآن آیه فرستاده است که ما حتماً امتحان می­کنیم. ما خیال می­کنیم امتحان این است که مثلاً پنجاه سال که گذشت یک مشکلی پیش بیاید، این امتحان است. نه؛ هر روز امتحان هست. وقت نماز می­رسد باید نماز بخوانی، نخوانی امتحان است. وقت روزه است باید روزه بگیری، نگیری امتحان است. در خیابان چشمت به زن نامحرم می­افتد نگاه نکنی امتحان است، نگاه بکنی هم امتحان است. تمام احکام و تکالیفی که برای انسان پیش می­آید، امتحان و آزمایش است. اگر طبق دستور وظیفه را انجام دادی موفق می­شوی و الّا زمین می­خوری. منتهی گاه گاهی هم یک امتحان­های درشتی پیش می­آید، گاه گاهی، این امتحان هر روزی است، پیش­آمد واجبات و پیش­آمد محرّمات هر دو امتحان دائمی و مستمر است. گاهی هم امتحاناتی می­آید مثلاً اوضاع عوض می­شود، خدای نکرده حکومت آمریکایی می­شود، عمامه­ها را می­خواهند بردارند، دیگر روضه خوانی و منبر و تبلیغات هم ممنوع می­شود، آنوقت شما می­خواهید چه کار کنید؟!

منابع :
[1] سوره مبارکه كهف آیه 7

آیت الله خوشوقت 

امتحانات خاص خداوند

(امتحانات درشت) برای هر انسان مناسب با همان انسان(است). خُب کسانی که اهل علم نیستند هیچ­وقت خیلی از امتحانات برایشان پیش نمی­آید، (او) اهل علم نیست، امّا برای اهل علم یک امتحاناتی پیش می­آید که باید حواسشان جمع باشد. برای پولدارها یک امتحانات مخصوصی پیش می­آید که برای فقرا پیش نمی­آید. برای فقیر هم یک امتحانی پیش می­آید که برای دیگران نمی­آید. هر کسی متناسب با خودش گاهی از آن امتحانات درشت (برایش) پیش می­آید. امّا انجام واجب و ترک حرام همیشه هست. این امتحانات دائمی است.

معنای اخلاص

اگر برای خاطر خدا انجام بدهی خالص است. اگر برای غیرخدا انجام بدهی ناخالصی دارد. مُخلِص هم به کسی می­گویند که آن ناخالصی ها را بیرون بریزد و عبادت را فقط برای خدا انجام دهد. این را إخلاص می­گویند. امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام فرمودند: « وَ بِالْإِخْلَاصِ‏ يَكُونُ‏ الْخَلَاصُ‏»[1] ، اگر بخواهی خلاص شوی باید با إخلاص عبادت کنی و الا بخواهی توجهات دیگر هم در آن باشد انسان از شرّ نفس اماره و ضعف ایمان هیچ وقت خلاص نمی شود.

س2: اگر عبادت به نیت تقویت ایمان انجام شود مطلوب نیست؟

ج: شما عبادت را برای خاطر خدا بکن، آنوقت اثرش همین تقویت ایمان می­شود.

منبع : کتاب شریف كافي ج‏2 ص468

فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

س1: فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

ج: تَکَبُّر باور است، من (باور دارم) بهتر از آن (فرد) هستم، امّا عُجب این است که آدم از کارهای خوبِ خودش خوشش بیاید. عُجب حرام نیست امّا تکبّر از گناهان کبیره است. اشکال عُجب این است که آدم را از حرکت باز می­دارد، وقتی از خودش خوشش آمد دیگر سعی نمی­کند جلو برود، متوقف می­شود ولی تَکَبُّر فی نفسه حرام است.

س2: کِبر هم با تَکَبُّر فرق دارد؟

ج: هر دویش یکی است دیگر، کبر منشأ تکبّر است.

س3: فَخر چطور؟

ج: آدم به کارهای خیرش فخر فروشی کند. من چنین کردم، من چنان کردم، اینها خوب نیست.

آیت الله خوشوقت 

راه کنترل غضب

آدم که عصبانی می­­ شود نه خدا سرش میشود، نه دین و نه عقل؛ هر کاری که دلش بخواهد می­کند.

بعد که عقلش سر جایش آمد پشیمان می­ شود.در حالت غضب نه باید حرف زد و نه باید کاری کرد.

چون حرف بزنیم گناه می­کنیم و اگر کاری هم بکنیم گناه می‌شود. وقتی غضب از بین رفت آن وقت آدم باید آرام حرفش را بزند.

در حال غضب هیچ کاری نباید کرد. چون غضب پرده ضخیمی مقابل عقل و دین و خداست. آدم در آن حال نمی­فهمد که خدا چه گفته است، عقل چه گفته است؛ آن چیزی که می­خواهد را می­ گوید، آن هم دیگر پدرِ آن ذخائر معنوی را در می­ آورد!

لذا در حال غضب فقط سکوت توصیه شده است؛ هیچ حرفی هم نباید بزنیم، محلی هم که در آنجا عصبانی شده­ایم را ترک کنیم؛ آرام که گرفتیم بعد بیاییم و حرف بزنیم.

ولی در آن حالِ غضب اگر یکی به دو کردیم، حتماً در آن گناه خواهد بود : فحش، بی ­حرمتی، تهمت و… در آن است. آدم تا خلاص نشود و راحت نشود، رها نمی­ کند! هر چیز از دستش بر بیاید! تیر، تفنگ، چوب، سنگ، همه را در آن جا مصرف می­کند. غضب این­ طور است، جلوی عقل و دین را می­گیرد.

آیت الله خوشوقت 

اولین پله شروع حرکت بندگی

همه بايد تابع يك صراط باشند، آن هم در برابر فرمان خدا مطيع باشيم؛
يعني واجبات خدا را انجام بدهيم محرمات را ترك کنیم.
اين اولين پله شروع حركت بندگي است، که در صورت استمرار آن خيلي كار از آن برمي­آید؛ فقط شروع کردن نه، ادامه­اش؛ چون هر روز كه ما اطاعت فرمان مي­كنيم يك مقدار تأثیر مثبت به نام رشد ايمان پيش مي­آید،
با استمرار اين اطاعت فرمانها كم ­کم ایمان زياد مي­شود و ايمان رشد و ترقي مي­كند؛
آن‌وقت حجاب­ها برطرف مي­شود و حرف‌­های ديگر هم پيش مي­آید، اما به شرط اينكه شروع كنيم و بعد ادامه بدهيم.

آیت الله خوشوقت 

در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است

پیغمبر اکرم از جوانی از صحابه‌ی خودشان خوششان آمد و برای او دعائی کردند و فرمودند: «اللّهمّ امتعه بشبابه»؛(۱) یعنی پروردگارا ! او را از جوانیِ خود متمتع کن، بهره‌مند کن. معلوم میشود همه‌ی جوانان از جوانیِ خود بهره‌مند نمیشوند که پیغمبر برای این جوان چنین دعائی را کرد. تمتع از جوانی، بهره‌مندی از جوانی به چه معناست؟ خطاست اگر خیال کنیم بهره‌مندی از جوانی به معنای لذت بردن از شهوات مادی جوانی است، سرگرمی‌های جوانی است، استفاده‌ی از لهویات در دوره‌ی جوانی است؛ این نیست بهره بردن از جوانی. در یک بیان دیگری پیغمبر اکرم فرمودند: «ما من شابّ یدع لذّة الدّنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الّا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدّیقا»؛(۲) یعنی جوانی که دامن خودش را پاک نگه میدارد، از شهوات مادی دوری میگزیند، در پیش خدای متعال اجر هفتاد و دو صدیق را دارد. «در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری است».

آیت الله خامنه‌ای 

اخلاق انسانی 

اخلاق انسانى براى هر انسانى روح دیندارى او است: بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخلاق؛(۱) مکارم اخلاق یعنى همین، یعنى انسان صبور باشد، متین باشد، باانصاف باشد، خوش ذات باشد، نسبت به مردم خیرخواه باشد، خدوم باشد، اهل کار باشد، مبتکر باشد، پیشرو باشد، تنبلى نکند؛ اینها همین اخلاقیات اسلامى است؛

آیت الله خامنه‌ای 

مراحل مختلف ذکر و یاد الهی 

مراحل مختلف ذکر و یاد الهی

ذکر و یاد الهی، مراحلی دارد. ما، آدمها همه در یک حد و در یک مرحله که نیستیم؛ رتبه‌ی ماها مختلف است. بعضیها از لحاظ روحی در درجات بالا هستند؛ مثل اولیاء و انبیاء و صالحین و اهل دل و اهل معنا. بعضی هم هستند مثل امثال بنده و ماها که به آن سطوح دسترسی ندارند؛ بعضی‌مان خبر هم نداریم از آنچه که در آن سطوح هست. برای همه‌ی ما ذکر هست - هم برای آنها هست، هم برای ما هست - ذکر برای آنها، همانی است که در روایت از امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) است که فرمود: «الذّکر مجالسة المحبوب»(۱) ذکر همنشینی با محبوب است. این، برای اولیاست. لذت ذکر برای آنها لذت همنشینی است. امیرالمؤمنین (سلام‌اللَّه‌علیه) در یک روایت دیگر میفرماید ؛ «الذّکر لذّة المحبّین»(۲) ذکر لذت عاشقان و محبان است. خوب، این مال آنهاست.

آیت الله خامنه‌ای 

 
مداحی های محرم