امتحانات خاص خداوند

(امتحانات درشت) برای هر انسان مناسب با همان انسان(است). خُب کسانی که اهل علم نیستند هیچ­وقت خیلی از امتحانات برایشان پیش نمی­آید، (او) اهل علم نیست، امّا برای اهل علم یک امتحاناتی پیش می­آید که باید حواسشان جمع باشد. برای پولدارها یک امتحانات مخصوصی پیش می­آید که برای فقرا پیش نمی­آید. برای فقیر هم یک امتحانی پیش می­آید که برای دیگران نمی­آید. هر کسی متناسب با خودش گاهی از آن امتحانات درشت (برایش) پیش می­آید. امّا انجام واجب و ترک حرام همیشه هست. این امتحانات دائمی است.

معنای اخلاص

اگر برای خاطر خدا انجام بدهی خالص است. اگر برای غیرخدا انجام بدهی ناخالصی دارد. مُخلِص هم به کسی می­گویند که آن ناخالصی ها را بیرون بریزد و عبادت را فقط برای خدا انجام دهد. این را إخلاص می­گویند. امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام فرمودند: « وَ بِالْإِخْلَاصِ‏ يَكُونُ‏ الْخَلَاصُ‏»[1] ، اگر بخواهی خلاص شوی باید با إخلاص عبادت کنی و الا بخواهی توجهات دیگر هم در آن باشد انسان از شرّ نفس اماره و ضعف ایمان هیچ وقت خلاص نمی شود.

س2: اگر عبادت به نیت تقویت ایمان انجام شود مطلوب نیست؟

ج: شما عبادت را برای خاطر خدا بکن، آنوقت اثرش همین تقویت ایمان می­شود.

منبع : کتاب شریف كافي ج‏2 ص468

فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

س1: فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

ج: تَکَبُّر باور است، من (باور دارم) بهتر از آن (فرد) هستم، امّا عُجب این است که آدم از کارهای خوبِ خودش خوشش بیاید. عُجب حرام نیست امّا تکبّر از گناهان کبیره است. اشکال عُجب این است که آدم را از حرکت باز می­دارد، وقتی از خودش خوشش آمد دیگر سعی نمی­کند جلو برود، متوقف می­شود ولی تَکَبُّر فی نفسه حرام است.

س2: کِبر هم با تَکَبُّر فرق دارد؟

ج: هر دویش یکی است دیگر، کبر منشأ تکبّر است.

س3: فَخر چطور؟

ج: آدم به کارهای خیرش فخر فروشی کند. من چنین کردم، من چنان کردم، اینها خوب نیست.

آیت الله خوشوقت 

راه کنترل غضب

آدم که عصبانی می­­ شود نه خدا سرش میشود، نه دین و نه عقل؛ هر کاری که دلش بخواهد می­کند.

بعد که عقلش سر جایش آمد پشیمان می­ شود.در حالت غضب نه باید حرف زد و نه باید کاری کرد.

چون حرف بزنیم گناه می­کنیم و اگر کاری هم بکنیم گناه می‌شود. وقتی غضب از بین رفت آن وقت آدم باید آرام حرفش را بزند.

در حال غضب هیچ کاری نباید کرد. چون غضب پرده ضخیمی مقابل عقل و دین و خداست. آدم در آن حال نمی­فهمد که خدا چه گفته است، عقل چه گفته است؛ آن چیزی که می­خواهد را می­ گوید، آن هم دیگر پدرِ آن ذخائر معنوی را در می­ آورد!

لذا در حال غضب فقط سکوت توصیه شده است؛ هیچ حرفی هم نباید بزنیم، محلی هم که در آنجا عصبانی شده­ایم را ترک کنیم؛ آرام که گرفتیم بعد بیاییم و حرف بزنیم.

ولی در آن حالِ غضب اگر یکی به دو کردیم، حتماً در آن گناه خواهد بود : فحش، بی ­حرمتی، تهمت و… در آن است. آدم تا خلاص نشود و راحت نشود، رها نمی­ کند! هر چیز از دستش بر بیاید! تیر، تفنگ، چوب، سنگ، همه را در آن جا مصرف می­کند. غضب این­ طور است، جلوی عقل و دین را می­گیرد.

آیت الله خوشوقت 

اولین پله شروع حرکت بندگی

همه بايد تابع يك صراط باشند، آن هم در برابر فرمان خدا مطيع باشيم؛
يعني واجبات خدا را انجام بدهيم محرمات را ترك کنیم.
اين اولين پله شروع حركت بندگي است، که در صورت استمرار آن خيلي كار از آن برمي­آید؛ فقط شروع کردن نه، ادامه­اش؛ چون هر روز كه ما اطاعت فرمان مي­كنيم يك مقدار تأثیر مثبت به نام رشد ايمان پيش مي­آید،
با استمرار اين اطاعت فرمانها كم ­کم ایمان زياد مي­شود و ايمان رشد و ترقي مي­كند؛
آن‌وقت حجاب­ها برطرف مي­شود و حرف‌­های ديگر هم پيش مي­آید، اما به شرط اينكه شروع كنيم و بعد ادامه بدهيم.

آیت الله خوشوقت 

در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبری است

پیغمبر اکرم از جوانی از صحابه‌ی خودشان خوششان آمد و برای او دعائی کردند و فرمودند: «اللّهمّ امتعه بشبابه»؛(۱) یعنی پروردگارا ! او را از جوانیِ خود متمتع کن، بهره‌مند کن. معلوم میشود همه‌ی جوانان از جوانیِ خود بهره‌مند نمیشوند که پیغمبر برای این جوان چنین دعائی را کرد. تمتع از جوانی، بهره‌مندی از جوانی به چه معناست؟ خطاست اگر خیال کنیم بهره‌مندی از جوانی به معنای لذت بردن از شهوات مادی جوانی است، سرگرمی‌های جوانی است، استفاده‌ی از لهویات در دوره‌ی جوانی است؛ این نیست بهره بردن از جوانی. در یک بیان دیگری پیغمبر اکرم فرمودند: «ما من شابّ یدع لذّة الدّنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الّا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدّیقا»؛(۲) یعنی جوانی که دامن خودش را پاک نگه میدارد، از شهوات مادی دوری میگزیند، در پیش خدای متعال اجر هفتاد و دو صدیق را دارد. «در جوانی پاک بودن شیوه‌ی پیغمبری است».

آیت الله خامنه‌ای 

اخلاق انسانی 

اخلاق انسانى براى هر انسانى روح دیندارى او است: بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخلاق؛(۱) مکارم اخلاق یعنى همین، یعنى انسان صبور باشد، متین باشد، باانصاف باشد، خوش ذات باشد، نسبت به مردم خیرخواه باشد، خدوم باشد، اهل کار باشد، مبتکر باشد، پیشرو باشد، تنبلى نکند؛ اینها همین اخلاقیات اسلامى است؛

آیت الله خامنه‌ای 

مراحل مختلف ذکر و یاد الهی 

مراحل مختلف ذکر و یاد الهی

ذکر و یاد الهی، مراحلی دارد. ما، آدمها همه در یک حد و در یک مرحله که نیستیم؛ رتبه‌ی ماها مختلف است. بعضیها از لحاظ روحی در درجات بالا هستند؛ مثل اولیاء و انبیاء و صالحین و اهل دل و اهل معنا. بعضی هم هستند مثل امثال بنده و ماها که به آن سطوح دسترسی ندارند؛ بعضی‌مان خبر هم نداریم از آنچه که در آن سطوح هست. برای همه‌ی ما ذکر هست - هم برای آنها هست، هم برای ما هست - ذکر برای آنها، همانی است که در روایت از امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) است که فرمود: «الذّکر مجالسة المحبوب»(۱) ذکر همنشینی با محبوب است. این، برای اولیاست. لذت ذکر برای آنها لذت همنشینی است. امیرالمؤمنین (سلام‌اللَّه‌علیه) در یک روایت دیگر میفرماید ؛ «الذّکر لذّة المحبّین»(۲) ذکر لذت عاشقان و محبان است. خوب، این مال آنهاست.

آیت الله خامنه‌ای 

احتیاج همه انسان ها به استغفار 

احتیاج همه انسان ها به استغفار

[یادآوری توبه و استغفار به مناسبت نزدیکی لیالی مبارکه‌ی قدر] عزیزان من؛ برادران و خواهران! قدم اوّل، طلب مغفرت کردن از خدای متعال و به خدا بازگشتن است. توبه، یعنی به سوی خدا برگردیم. هر جا که شما باشید، در هر حدّی از کمال که باشید - حتّی در حد امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاة والسّلام - باز به استغفار احتیاج دارید! خدای متعال به پیغمبرش می‌فرماید: «و استغفر لذنبک»،(۱) «فسبّح بحمد ربّک و استغفره(۲)». بارها در قرآن، خدای متعال به پیغمبر می‌فرماید «استغفار کن».(۳) با این‌که پیغمبر معصوم است، گناه از او سر نمی‌زند و از دستور الهی تخلّف نمی‌کند، اما به او هم می‌فرماید «استغفار کن»!

البته این‌که استغفارِ اولیا و بزرگان از چیست، خود مقوله‌ی قابل بحثی است. استغفار آنها از گناهانی چون گناهان امثال ما نیست؛ آن گناهان از آنها سر نمی‌زند. مقام آنها بالاست. قرب به حضرت ربوبی و مقام ربوبّیت، در حدّ اعلاست. در آن مقام قرب، گاهی چیزهایی که برای ما مباح است - شاید حتّی چیزهایی که برای ما مستحبّ است - برای آن بزرگواران مانع و رادع است. آنها مناسب با شأن آن قرب است؛ که استغفار می‌کنند؛ آن‌هم استغفار جدّی، نه استغفار صوری.

آیت الله خامنه‌ای 

جدایی از تقوا موجب فریفته شدن شهوات

جدایی از تقوا موجب فریفته شدن شهوات

در ابتدای عرایضم روایتی از امیرالمؤمنین، علیه‌السّلام، خواندم که می‌فرماید: آن کسی که از تقوا جدا شود، «اغری باللّذات و الشهوات.» لذّتها و شهوتها فریبش می‌دهند؛ اغراء می‌کنند. «و وقع فی تیه سیّئات.» (۱) و در حیرت و ضلالت و گمراهیِ بدکارگی خواهد افتاد.
وقتی تقوا نبود، وقتی مراقبت از خود نبود، وقتی نسبت به عمل خودمان، حرف خودمان، معامله‌ی خودمان، خدمتی که در دستگاه دولتی بر عهده گرفته‌ایم، وظیفه‌ای که در میدان بر دوش گرفته‌ایم، و خلاصه به رفتاری که بر حکم وظیفه‌ی اسلامی بر ما لازم است، حواسمان جمع نبود، لغزشها به سراغمان می‌آید. خیال نکنید که لغزش از آنِ عده‌ای مخصوص و شهوات ویژه‌ی جمع معیّنی است! همه‌ی انسانها دچار شهوت می‌شوند. شهوتِ برخی گران و شهوتِ بعضی ارزان است. لذّتِ بعضی فاخر و لذّتِ بعضی ناچیز و کوچک است. لذّت، لذّت است. لذّتِ حرام، لذّتِ حرام است. فرق نمی‌کند؛ بزرگش هم حرام است، کوچکش هم حرام است. از آدم بزرگ هم حرام است، از آدم کوچک هم حرام است. امتحان، امتحان است. برای همه، امتحان است. برای همه‌ی قشرها امتحان است

آیت الله خامنه‌ای