قالیچه آتشین

شخصي در مجلسي مشغول سحر و جادو بود ، فرزند شيخ در آن مجلس حضور داشت و جلو كار اورا گرفت به گونه اي كه نتوانست كاري آنجام دهد . جادو گر سرانجام متوجه شدكه كار از كجا عيب پيداكرده است .
با اصراراز اومي خواهدكه راه امرار معاش اورا نبندد ، سپس قاليچه اي گرانبها به اوهديه مي هد . آن را كه به خانه مي برد مرحوم شيخ مي گويد :
اين قاليچه را چه كسي به تو داده است
كه از آن دود و آتش بيرون مي آيد ؟ زود آن را به صاحبش يرگردان .

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.