سیره و سبک زندگانی آیت الله بهجت قدس سره
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
هر سال تابستانها میآمد مشهد. در حرم همراهش شده بودم.
ایستاده زیارت میکرد.
من اما بعد از مدتی خسته میشدم. اینپاوآنپا میکردم.
بیشتر که خسته میشدم، مینشستم.
باز از نشستن خسته میشدم، میایستادم.
اما پیرمرد تمام مدت ایستاده مقابل مرقد مطهر زیارت میکرد و ذکر میگفت.
معمولاً زیارتش دو ساعتی طول میکشید.
یکبار از حرم که بیرون آمدند، از ایشان پرسیدم: «شما خسته نمیشوید؟! ما که جوانیم، از پا افتادیم!»
جوابی ندادند.
زیارت که تمام میشد، تازه صحنهای حرم امام رضا علیهالسلام شروع میشد،
به صحنها میرفت،
همه را یاد میکرد؛
سر مزار علما میرفت و برایشان فاتحه میخواند.
یک بار از صحن که بیرون آمد،
به من اشاره کرد: «بیا!»، از جیبش پولی درآورد و به من داد و گفت: «برو عطاری، داروی «عینشینقاف» بگیر تا خسته نشوی!»
منبع:این بهشت، آن بهشت، ص٣١و٣٢؛ براساس خاطرۀ یکی از همراهان آقا
یک قدم تا خدا
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط طلبه میناب در 1396/06/22 ساعت 02:38:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |