موضوعات: "حجاب" یا "حجاب فرضیه ای است که ترک آن فرصت قضا ندارد" یا "چادر خودتان را ببوسید" یا "بد حجاب یا بی حجاب بی دین نیست اما..." یا "خانواده میخواهیم یا نمی خواهیم؟" یا "ترویج برهنگی و فحشا" یا "به خاطر چند تار مو!"
چادر، بهترین نوع حجاب و نشانه ملی ماست
سه شنبه 95/04/22
مقام معظم رهبری ( حفظه اللّه)
آیا جنایتی از این بزرگتر نسبت به زن هست که زن را که با آرایش ،مد و جلوه گری زیور آلات سرگرم کنندو از او به
عنوان یک ابزار استفاده کنند؟امروز سر وسینه را ازرزیور آلات پر کردندو آرایش و مد و لباس را بت قرار دادند، برای زن
انقلابی مسلمان ننگ است.
چادر بهترین نوع حجاب و تشانه ملی ماست.
کلام مهربان
سه شنبه 95/04/22
خداوند مهربان در قرآن کریم می فرماید:
و به زنان با ایمان بگو
چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند ، و دامان
خود را حفظ کنند و نباید زینت خود را آشکار سازنند، جز به
مقداری که طبیعتاً ظاهر است و ( اطراف) روسری های خود
را برسینه ی خود افکنند و زینت خود را آشکار نسازنند…. .
ترجمه سوره مبارکه نور آیه شریفه 31
کلام مهربان
سه شنبه 95/04/22
خداوند مهربان در قرآن کریم می فرماید:
و به زنان با ایمان بگو
چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند ، و دامان
خود را حفظ کنند و نباید زینت خود را آشکار سازنند، جز به
مقداری که طبیعتاً ظاهر است و ( اطراف) روسری های خود
را برسینه ی خود افکنند و زینت خود را آشکار نسازنند…. .
ترجمه سوره مبارکه نور آیه شریفه 31
حجاب فرضیه ای است که ترک آن فرصت قضا ندارد.
شنبه 93/10/06
پایان مهلت
می گفتːحالا که جوونم دلم می خواد جوونی کنم،
خوش باشم،از همه خوشگل ترباشم
همه فقط به من نگاه کنن،
دلم نمی خواد مثل مادر بزرگ ها یه چادر چاقچور
بکشم سرم و بچپم تو خونه اون وقت هیچ کس سراغم نمیاد.
خوب وقتی یه کم سنم رفت بالا ،به چهل پنجاه رسیدم یه سفر می رم مکه و بعدش توبه می کنم.نماز می خونم،روسری سر می کنم.
حالا کووو تا اون موقع!
خييیلی وقت دارم……
بنده خدا نمی دونست مهلت زنده بودنش خیلی محدوده،
بعد از تصادف حتی فرصت استغفارهم پیدا نکرد.
حجاب فرضیه ای است که ترک آن فرصت قضا ندارد.
من چادرم را دوست دارم
پنجشنبه 93/09/13
من کودکم ولی حجابم را دوست دارم،چرا که هرگاه میایستم و آن را با افتخار به سر میکنم،
به یاد هزاران شهیدی میافتم که بر خاک افتادند
تا دختران و زنان ایران زمین با وقار بایستند!
عده از بانوان از اصفهان خدمت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی آمده بودند. با ایشان دیداری داشتند.
جلسه که تمام شد، یکی از خانمها گفت: حضرت آقا اجازه میدهید ما عبای شما را ببوسیم؟
آقا فرمودند: برای چه؟ گفتند: شما پیرمردی هستید که عمری در خدمت اسلام بودهاید.
عبای شما مقدس است. ایشان فرمودند: از عبای من مقدستر چادر خودتان است.
چادر خودتان را ببوسید.