موضوع: "آیت الله خوشوقت "

رفتار با گدا

س1: در برخورد با گدایان خیابانی که گاهی چند بار هم در روز پیش می­آید و انسان نمی­داند اینها واقعاً فقیر هستند چه کار کنیم ؟

ج: لازم نیست به آنها کمک کنی، مگر آن جایی که خطر آبروریزی باشد آنوقت مجبور هستی کمک کنی. مثلاً اگر پول ندهی فحش می­دهد این­جوری. چون فرموده­اند: « خَيْرُ مَا بَذَلْتَ‏ مِنْ‏ مَالِكَ‏ مَا وَقَيْتَ‏ بِهِ عِرْضَكَ »[1] یعنی بهترین پولی که خرج می­کنی آن است که در راه حفظ آبرو است. بعضی ها بدزبان هستند، بد دهان هستند، فحش می­دهند. نقل می­کنند در زمان مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمه الله هم فقیر زیاد بود، سر نماز می­آمدند تَکَدِّی می­کردند. یک روز یک گدایی آمد؛ مردم کمک کرده بودند دیگر به این گدا چیزی نرسید، آن گدا آب دهان به محاسن شیخ انداخت. شیخ راه افتاد در صفوف نماز و گفت: هر کسی آبروی من را می خواهد کمک کند. پول جمع کرد به او داد. موارد آبرو استثناء است، امّا در حال عادی چیزی ندهید. اگر به اینها بدهید آن­وقت دیگران هم تشویق می­شوند که بیایند گدایی کنند و این حرفه را انتخاب می­کنند، اما اگر خطر آبروریزی بود چاره ای نیست، به اندازه حفظ آبرو به این روایت عمل کنیم « خَيْرُ مَا بَذَلْتَ‏…».

س2: گاهی انسان را به حضرت زهرا سلام الله علیها قسم می­دهند که یک کمکی بکنید؟

ج: نه، منظور این است که به شما توهین نشود. همین، اگر به شما بناست توهین شود پول به او بده او را لال کند، إقطَع لِسانَه.

س3: گاهی او توهین نمی­کند ولی اطرافیان که می­بینند قضاوت بد می­کنند می­گویند مثلاً چرا روحانی به او کمک نکرد؟

ج: اگر دیدی یک همچنین موردی هم هست آن را هم چیزی بده، چون اینها هم نظر بد به شما بکنند مصداق همان است.

آیت الله خوشوقت 

منبع : کتاب بحارالأنوار جلد43 ص 358

امتحان عام خداوند 

امتحان (توسط خدا) هم حتمی است. منتهی امروز نشد فردا، فردا نشد پس فردا، حتماً امتحان می­شویم[1]. خودِ خدا گفته ما امتحان می­کنیم. فردی از امیرالمؤمنین صلوات الله و سلامه علیه سؤال کرد که آقا کاری کنید که من مورد امتحان قرار نگیرم، حضرت فرمودند: نمی­شود، خدا گفته است: حتماً امتحان می­کنم، دعا کن موقعی که امتحان کرد زمین نخوری.

خدا در قرآن آیه فرستاده است که ما حتماً امتحان می­کنیم. ما خیال می­کنیم امتحان این است که مثلاً پنجاه سال که گذشت یک مشکلی پیش بیاید، این امتحان است. نه؛ هر روز امتحان هست. وقت نماز می­رسد باید نماز بخوانی، نخوانی امتحان است. وقت روزه است باید روزه بگیری، نگیری امتحان است. در خیابان چشمت به زن نامحرم می­افتد نگاه نکنی امتحان است، نگاه بکنی هم امتحان است. تمام احکام و تکالیفی که برای انسان پیش می­آید، امتحان و آزمایش است. اگر طبق دستور وظیفه را انجام دادی موفق می­شوی و الّا زمین می­خوری. منتهی گاه گاهی هم یک امتحان­های درشتی پیش می­آید، گاه گاهی، این امتحان هر روزی است، پیش­آمد واجبات و پیش­آمد محرّمات هر دو امتحان دائمی و مستمر است. گاهی هم امتحاناتی می­آید مثلاً اوضاع عوض می­شود، خدای نکرده حکومت آمریکایی می­شود، عمامه­ها را می­خواهند بردارند، دیگر روضه خوانی و منبر و تبلیغات هم ممنوع می­شود، آنوقت شما می­خواهید چه کار کنید؟!

منابع :
[1] سوره مبارکه كهف آیه 7

آیت الله خوشوقت 

امتحانات خاص خداوند

(امتحانات درشت) برای هر انسان مناسب با همان انسان(است). خُب کسانی که اهل علم نیستند هیچ­وقت خیلی از امتحانات برایشان پیش نمی­آید، (او) اهل علم نیست، امّا برای اهل علم یک امتحاناتی پیش می­آید که باید حواسشان جمع باشد. برای پولدارها یک امتحانات مخصوصی پیش می­آید که برای فقرا پیش نمی­آید. برای فقیر هم یک امتحانی پیش می­آید که برای دیگران نمی­آید. هر کسی متناسب با خودش گاهی از آن امتحانات درشت (برایش) پیش می­آید. امّا انجام واجب و ترک حرام همیشه هست. این امتحانات دائمی است.

فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

س1: فرق عُجب و کِبر و تَکَبُّر چیست؟

ج: تَکَبُّر باور است، من (باور دارم) بهتر از آن (فرد) هستم، امّا عُجب این است که آدم از کارهای خوبِ خودش خوشش بیاید. عُجب حرام نیست امّا تکبّر از گناهان کبیره است. اشکال عُجب این است که آدم را از حرکت باز می­دارد، وقتی از خودش خوشش آمد دیگر سعی نمی­کند جلو برود، متوقف می­شود ولی تَکَبُّر فی نفسه حرام است.

س2: کِبر هم با تَکَبُّر فرق دارد؟

ج: هر دویش یکی است دیگر، کبر منشأ تکبّر است.

س3: فَخر چطور؟

ج: آدم به کارهای خیرش فخر فروشی کند. من چنین کردم، من چنان کردم، اینها خوب نیست.

آیت الله خوشوقت