راه عاشقی قسمت آخر 

راه عاشقی …قسمت اول

راه عاشقی …قسمت دوم 

راه عاشقی…قسمت سوم

مولای مهربانم💞

پیاده رویمان تمام شد و بلاخره رسیدم به ماشین  …

سوار ماشین شدیم که برگردیم به خانه..

گوشی را از کیفم بیرون آوردم …

رفتم تو واتساپ وضعیت  انسیه را مشاهده کردم… 

11 ثانیه فیلمی که از کربلا  گرفته بود را دیدم …

از حس وحال پیاده روی اربعین  با  تشنگی و خستگی با پای دل رسیدم به حال و هوای حرم ..

با دیدن این 11 ثانیه خاص و تاثیر گزار   بال های دلم به پرواز  در آمد  در صحن بین الحرمین..

در بین شلوغی جمعیت و آدم های ناب  ..

غروب خورشید لحظات ملکوتی اذان…

 تلاوت روح نواز قرآن …

قاری با چه صوت زیبا و دلنشینی  می خواند آیه 57 سوره فرقان را…

أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلامًا ..
 آنان (بندگان رحمن ) به خاطر آن كه صبر كردند، غرفه هاى بهشتى داده مى شوند و در آن جا با تحيّت و سلام گرم روبرو  می شوند 

 گنبد طلایی حرم  حضرت ارباب را دیدم  ….

احساس می کردم در  قطعه ایی از بهشت روبروی حرم ایستاده ام …

احساس شعف وشور و حس عجیبی داشتم…

اشک از چشم هاایم  جاری شد ….

و مثل ابر بهار گریه کردم …

و با تمام وجودم واحساسم سلام دادم 

سلامی با صبوری و عشق…

تا با تحیت و سلام گرم حضرت ارباب روبرو  شوم…

و دلخوشم به اینکه فرمودند : هر آنکه در دل خود یاد ماست زائر ماست…😍❤️🌹
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین…💞

🌹صلی الله علیک یا ابا عبدالله 

🌹صلی الله علیک یا ابا عبدالله

🌹صلی الله علیک یا ابا عبد الله

التماس دعا 

اللهم عجل لولیک الفرج 99/7/1

راه عاشقی ...قسمت سوم

راه عاشقی… قسمت اول

راه عاشقی … قسمت دوم  ادامه قسمت دوم ...

مولای مهربانم?

به نیمه راه رسیدیم …

و ما همچنان خاطراتمان را  برای همدیگر  تعریف می کردیم ….  

به همسرم گفتم : من که آدم پیاده روی  هستم …  

چقدر حیف پارسال من را با خودت به کربلا نبردی …

خداروشکر که حداقل  خودت رفتی و کربلا رو  دیدی …

با این شرایط  کرونایی که معلوم نیست  امسال مراسم پیاده روی و زیارت اربعین برگزار بشه…  کاش امام حسین علیه السلام منو دعوت می کرد …

گفت: با سه تا بچه قدو نیم قد که خیلی سخت بود  اگه می رفتیم …

یادت هست رفتیم مشهد…  خاطرات مشهد رو  یادم نرفته هنوز برای خودت خیلی سخته…

گفتم : آره واقعا  باید می موندم پیش بچه هاا… 

گفتم :  من یک  پیشنهاد دارم پس بیا  از این جا به بعد به  یاد پیاده روی اربعین قدم برداریم   …

گفت : باشه قبوله…

 رسیدیم به مغاازه چرخ خیاطی…

 آنجا هم دست خالی برگشتیم … 

غروب شد و چیزی نمانده بود به لحظه ملکوتی اذان مغرب…  

عقب گرد حالا 200متر دیگر را با هم  قدم می زنیم  …?

200متر که نبود بهتره بگم 2000متر  را باهم قدم زدیم …

قدم هم که چه عرض کنم بیشتر شبیه دو ماراتن  بود ..

اینقدر تند تند رفتیم که تشنه شدم …

به همسرم گفتم : وااای از بس تند رفتیم چقد تشنه شدم من آب میخوام ….

گفت :چشم عزیزم  به اولین سوپر مارکت که رسیدیم برات آب معدنی میخرم …

آقا نظرم عوض شد..

 گفتم :سعید جان دیگه نیازی نیست برام آب بخری.. 

پرسید چرا؟؟؟

گفتم :  ما  داریم به یاد پیاده روی اربعین پیاده میریم پس  به یاد لب تشنه  امام حسین علیه السلام و اهل بیت شون و  مصبیت ها شون تو راه شام  من هم آب نمی خورم …?

آقا چه حس خوبی داشتم با پای دل همراه تو قدم  می زدم و به یاد تو  و پیاده روی اربعین با پای دل  می رفتم  سمت حرم امام حسین علیه السلام…

?ادامه دارد…

99/6/17 اللهم ارنی الطلعه الرشیده?

راه عاشقی... قسمت دوم

راه عاشقی …قسمت اول


مولای مهربانم 💞

ادامه قسمت اول…

​گفتم :نه خیلی هم خوبه..

من که اهل پیاده روی ام..  

یادت هست  بعد از ازدواجمان یک شب  از خانه تا پارک ولایت پیاده رفتیم و برگشتیم  خبر نداشتم پاهام تاول زده بود 😅..

گفت :آره یادش بخیر چه زود گذشت صبح  زود می رفتیم  تو باند فرودگاه پیاده روی و ورزش می کردیم ….

یادت هست تازه دوچرخه خریده بودم بردیم تو باند فرودگاه …

تا سوار دوچرخه شدی جو گیر شدی تند تند رکاب می زدی هرچی می گفتم بسه بیا پایین  گوش ات بدهکار  حرفام نبود …

گفتم: آره آره  خیلی کیف کردم آخرشم با زانو خوردم زمین  اینقدر حالم بد شد که   استفراغ کردم و با پای زخمی لنگ لنگان رفتیم خونه ….🙈

آقا آن روزها چه زود  گذشت روزهای قبل از آمدنم به حوزه …

آن روزها  تو را  خیلی نمی شناختم  و سرگرم زندگی ام بودم    ….

آقا ممنون  که انتخابم کردی و من شدم یک طلبه😍   …  

با آمدنم به حوزه  تازه تو را پیدا کردم..

تازه با عشق زندگی کردم…  

حضورت را در زندگیم جور دیگری احساس کردم …

در نفس به نفس لحظه هایم ..

در بند بند ثانیه هایم ….

در ضربان قلبم…

و إِنّي قِد رأِيتُ الحُريَةَ في زِنزانَةِ قلبِك

” وَ مَن آزادى را ؛در حصارِ قَلبَت احساس كردم

💞ادامه دارد…

99/6/15…اللهم ارنی الطلعه الرشیده🤲

راه عاشقی... قسمت اول

 

مولای مهربانم?

عصر روز پنج شنبه با همسرم رفتیم بازار … میخواستم برای خودم چرخ خیاطی بخرم … با رعایت پروتکل های بهداشتی رفتیم تو مغازه.. 

چرخ خیاطی مارشال نو نداشت …

آقای فروشنده گفت: چرخ خیاطی دسته دوم داریم شما انتخاب کنید تا هفته دیگه من تعمیرش می کنم بهتون زنگ می زنم …

گفتم:  نه دسته دوم نمیخوام دیگه کجا چرخ خیاطی می فروشند ….

گفت :200 متر جلوتر  کنار ابزار فروشی…

آقا چیزی پسند نکردم پولم کافی نبود که چرخ ژانومه بخرم …

چرخ خیاطی مارشال نو هم که نداشت…

می خواستم با پول هدیه رهبری و حوزه چیزی بخرم که برایم یادگاری بماند … 

ازمغازه  رفتیم بیرون ….

ماشین آن  دست خیابان پارک بود    …

به همسرم گفتم : سعید جان با ماشین بریم بهتر نیست اینجوری مجبوریم 200 متر  دیگه دوباره برگردیم به عقب…

گفت: مگه بدت میاد با هم دوتایی قدم می زنیم …☺️

گفتم :نه خیلی هم خوبه..

من که اهل پیاده روی ام..

  ادامه دارد ….

99/6/12 “* اللهم ارنی الطلعه الرشیده?

بزرگی و مقام عباس ابن علی علیه السلامررزرز

عباس بن علی(ع) دارای ویژگی‌های معنوی خاصی مانند مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در حد اآ بود که در زیارت نامه آن حضرت ذکر شده و وجود چنین خصایصی باعث ممتاز گشتن وی از سایر شهداء شده است

یکی از راهوهای پی بردن به مقام و عظمت قمر منیر بنی هاشم (ع) مراجعه به زیارت‌نامه آن حضرت است که از امام صادق (ع) نقل شده: «أَشْهَدُ لَکَ‏ بِالتَّسْلِیمِ‏ وَ التَّصْدِیقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ الْمُرْسَل‏؛ شهادت می دهم براى حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا، و خیرخواهى، براى یادگار پیامبر مرسل»، در این بیان شریف به چهار مقام ویژه عباس بن علی (ع) اشاره می‌شود

🍀🍀 الف  مقام تسلیم🍀🍀

«در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم             لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

با توجه به فرمایش امیرالمومنین(ع) «الدُّنیَا دارٌ بالبلاءِ مَحفوفَةٌ؛ دنیا سرایی است که به بلا پیچیده شده است»، در مواجه با مشکلات، بلاها و مصیبت‌ها چندین عکس العمل معنوی مانند توکل، صبر، رضا و تسلیم قابل تصور است و در این میان، مقام تسلیم برترین آن‌هاست

زیرا توکل عبارت است از آن‌که قدرت انسان مستغرق و فانی در قدرت حق تعالی شود، همان‌طوری‌که مقام رضا یعنی اراده انسان مستغرق و فانی در اراده خدا شود، و مراد از مقام تسلیم نیز آن است که علم انسان مستغرق و فانی در علم حضرت حق شود به عبارتی دیگر: در مقام توکل شخص برای خود اراده و قدرتی می‌بیند، لکن اراده و قدرتش را تفویض به وکیل می‌کند

اما در مقام رضا، شخص راضی، برای خود اراده و قدرتی نمی‌بیند، آن‌چه از حق تعالی صادر می‌شود موجب خشنودی اوست، در مقابل تلخی‌ها و سختی‌ها که لازمه زندگی دنیاست هرگز احساس نارضایتی ندارد، بلکه باخشنودی و رضایت کامل تحمل می‌کند، و زبان حال و قالش این است‌

عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد          ای عجب من عاشق این هر دو ضد

تفاوت مقام صبر با مقام رضا این است که انسان در مقام صبر تلخی می‌بیند ولی برای رسیدن به ثواب تحمل می‌کند از باب «إنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب [زمر/10] البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد اما انسان در مقام رضا اصلا تلخی نمی‌بیند، بلکه بلا و مصیبت را لطف الهی تلقی می‌کند و آن را نشانه اعتنا و توجه محبوب به خود می‌داند. مقام تسلیم از مقام رضا هم بالاتر است، چون در مقام رضا هر چه حق تعالی مقرر فرموده موافق طبع شخص است. اما در مقام تسلیم انسان برای خود طبعی نمی‌بیند تا موافق یا مخالف باشد، در مقام تسلیم خودی نمی‌بیند تا بگوید من پسندم آنچه را جانان پسندد، بلکه خود و هرچه دارد را تسلیم حق تعالی می‌کند، و حضرت ابالفضل (ع) دارای مقام تسلیم بود

🍀🍀ب مقام تصدیق🍀🍀

قدم بعد از تسلیم تصدیق است. انسانی که تسلیم محض شد مَحرم می شود و به مرحله ای می رسد که به صدق و حقانیت صاحب ولایت پی می برد. در جریان عاشورا، برخی از افراد در رابطه با قیام سید الشهداء (ع) اظهار نظر می کردند و ایراداتی داشتند، ولی در هیچ منبعی ذکر نشده که قمر بنی هاشم (ع) در مقابل امام، اظهار نظری کرده باشد. این همان مقام تصدیق است که هر چه امام بفرماید را صدق بداند.

🍀🍀 ج مقام وفا🍀🍀

عباس بن علی (ع) مصداق أتم و أکمل وفای به عهد و باقی ماندن بر بیعت بود که خداوند مومنان را این چنین توصیف می کند: «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاق رعد/20 آن‌ها که به عهد الهى وفا مى‏کنند، و پیمان را نمی‏‌شکنند

وفاداری حضرت ابالفضل (ع) نسبت به صاحب ولایت جلوه‌های گوناگونی دارد، مثلا زمانی که دو مرتبه برای او امان نامه می آوردند، هر دو را با قاطعیت رد می کند و یا در شب عاشورا زمانی که امام بیعتش را از اصحاب بر می دارد، نخستین کسی است که اظهار وفاداری می‌کند و عرضه می دارد: «لِمَ‏ نَفْعَلُ‏ ذَلِکَ‏ لِنَبْقَى‏ بَعْدَکَ‏ لَا أَرَانَا اللَّهُ ذَلِکَ أَبَدا؛ دست از یاری تو برداریم که بعد از تو زنده باشیم ؟ خدا هرگز نخواهد که بعد از تو زنده باشیم» یا زمانی که به شریعه فرات می رسد در حالی که در اوج تشنگی است، اما به احترام لبان خشکیده امام زمانش، قطره ای آب نمی نوشد و مشک را پر از آب می کند و به سمت خیمه حرکت می کند.

🍀🍀د مقام نُصح🍀🍀

  • نُصح به معنای خلوص است. قمر بنی هاشم (ع) نهایت خلوص را در انجام فرمان امامش به کار گرفت و در همه مراحل به عنوان یک سرباز ولایت انجام وظیفه کرد. حتی در آخرین لحظات، وقتی برای تهیه آب می رود در مسیری گام بر دارد که هزاران تیر انداز و مبارز در کمین نشسته اند و با آن که صدها توجیه برای نرفتن و آب نیاوردن می توانست بیاورد، ولی تمام همتش انجام وظیفه و بر آورده کردن خواسته امامش بود بنابراین مقام تسلیم، تصدیق، وفا و نُصح در وجود حضرت عباس بن علی (ع) بود که او را از سایر شهدا ممتاز میکند.. 

همه شهدا به آن غبطه می خورند 

▪️شما فکر می‌کنید چقدر انسان ها به برکت حضرت ابوالفضل علیه السلام -از اولی که شهید شده‌اند تا روز قیامت - به حوائج‌شان می‌رسند؟ مشکلاتشان حل می‌شود و گناهانشان آمرزیده می‌شود؟!
▫️وقتی ایشان آن روز در صحنه کربلا هنرنمایی کردند، چند ساعت طول کشید؟ اصلاً فرض کنید یک عمل چند روزهای بود اما به یک مقام رسیدند که “یَغْبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهَداء” همه شهدای عالم انسانیت به آن غبطه می‌خورند.
▪️این چه مقامی است؟ وقتی کار اوج گرفت و به آن حدی رسید که تشخیص آن مشکل است؛ مقاومت مشکل است؛ پاداشش این جور میشود.

۸۸/۸/۱۷ آیت الله مصباح یزدی

دلیلی ندارد وقتیعصبانی هستیدهمان لحظه پاسخ را بدهید!!

دلیلی ندارد وقتی

عصبانی هستید

همان لحظه پاسخ را بدهید!!

ياوقتی

تمام ذهنتان درگیر چند گمان می شود 

اولین فکری راکه به ذهنتان خطور می کند را بیان کنید!!
دلیلی ندارد هنگام گفت وگو؛ برخلاف میل باطنی صدایتان را بالا ببرید، یا احساستان در همان لحظه را عنوان کنید!!

صبر کنید 

سکوت کنید

تا ارام شوید…

تا با ذهن متمرکز

خوب فکر کنید؛

سپس

عمل کنید،

بیان کنید.
“حواستان به طوفان های درونتان باشد،

شما را با خود نبرد!!”

دنیا همانند بازار است ..

امام هادی(علیه السلام):
الدُّنْیا سُوقٌ رَبحَ فیها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ
دنیا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن (براى آخرت) سود مى برند و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.

این متن رو همیشه سرلوحه زندگیتون قرار بدید...

این متن رو همیشه سرلوحه زندگیتون قرار بدید؛
 "راضی باش” به هر چی اتفاق افتاد که

 اگه خوب بود زندگیتو “قشنگ” کرد و اگه بد بود تو رو “ساخت”
 "مدیون باش” به همه آدمای زندگیت که

 خوباش بهترین “حسارو” بهت میدن و بداش بهترین “درسارو”
 "ممنون باش” از اونی که بهت یاد داد همه شبیه “حرفاشون” نیستن و همیشه همونجوری که میخوای “پیش نمیره”
زندگی همینقدر ساده ست…

سخنان استاد قرائتی

اگر لامپی در یك خیابانی بزنند،افرادی بیایند این لامپ را بشکنند… 

لامپ دوم را بزنند،لامپ دوم را هم بشکنند…

لامپ سوم را بزنند،لامپ سوم را هم بشکنند …

 اگر یازده لامپ بزنند و مردم نااهل بشکنند حکما عاقلی دیگر می گوید:

لامپ دوازدهمین را وصل نکـن ایـن ها هنوز آدم نشده اند،

لیاقت ندارند بگذار در تاریکی باشند.

یازده امام آمد و یازده چراغ هدایت را شهید کردند … چراغ دوازدهمیـن را دیگر خداوند وصل نکرد …

مي گوید:هر وقت آمادگی اش را داشتید، شما هنوز متمدن نشده اید …

‘ سخنان استاد قرائتی’

سلامتی حضرت بقیه الله العظم صاحب الزمان صلوات