شمیم انتظار"عطر نرگسانه

​شاعر می گه :اگه فاصله افتاده…

راننده داشت خوابش می برد . بلند گفتم چند تا بچه داری؟؟؟

نگاه تندی به من کرد و گفت :نفست از جای گرم بلند میشه. زن و بچه ام کجا بود تو این گرونی !

گفتم :شما که وضعت بد نیست . ما با یه ملیون یه عروسی جمع و جور ترتیب دادیم ….

پرید تو حرفم که بابا شما خاله بازی کردید .اون که نشد عروسی .

آدم مگه چند بار تو عمرش عروسی می کنه… رفتم تو فکر دیگه ادامه صحبتش رو نمی شنیدم…

علی علیه السلام زرهی را  که به عنوان مهریه پیشنهاد داده بود بر دوش می گیرد و در بازار آن را به 400 درهم می فروشد . پیامبر 63 درهم از این پول را به جمعی از اصحاب می دهند تا جهزیه را تهیه کنند .

ساعاتی بعد جهزیه تهیه می شود :

1-یک پیراهن  2-چارقد   3-گلیم   

4- تخت خوابی بافته شده از لیف خرما

5-دو تشک   6- چهار بالش  7- پرده ای نازک از پشم  

8- یک تخته حصیر  9- آسیاب دستی

10- لگن مسی  11- کاسه  12- مشک

13 -آفتابه  14- سبویی سبز  15 - چند کوزه گلی

سپس امیر علیه السلام برای دعوت از مسلمانان به مسجد می رود .

بر جای بلندی می ایستد ،"ای مردم درمیهمانی عروسی فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شرکت کنید .

مردم گروه گروه به خانه پیامبر(ص ) سرازیر می شوند . خانه کوچک است. حمزه و یکی دیگر از بستگان پیامبر مامور می شوند جلوی درب بایستند و مردم را 10 نفر 10 نفر به داخل راهنمایی کنند .

مردم بعدها این روز را به عنوان یکی از شیرین ترین روزهاای زندگی خود به خاطر می سپارند و بعدها در این باره می گویند :

ما بهتر از عروسی فاطمه علیها السلام جشن ازدواجی ندیدیم.

منبع : مشاهده شده در کتابچه کوثر رسول ،ص24  ،چاپ اول 1392

کودک سخاوت را از مادر می آموزد

 در تـاریخ می خوانیم که صاحب بن عباد, مرد بسیار با سخاوتی بود . 
خودش گفته است : من این سخاوت را از مادرم آموخته ام , زیرامادرم هر روز که می خواست به مدرسه روانه ام کند, پولی به من می دادو می گفت : این پول را صدقه بده . 
ایـن کـار او موجب شد تا من به بخشش خو بگیرم و سخی شوم . 
اوبااین کار ساده اش به من فهماند همان طور که باید به فکر خود باشم ,باید به فکر دیگران نیز باشم .

منبع:تربیت فرزند از نظر اسلام , ص 8  

این دستورا ت  مادری است که به دختر خود هنگامی که می خواستند او را نزد شوهر ببرند .

مادرش نزد او آمد گفت:

بدان ای دختر من ،اگر دختری از شوهر بی نیاز بود هر آینه تو از همه زنان بی نیاز تر بودی از شوهر

ای دخترک من همانا تو از آشیانه خود مفارقت کرده و به سوی آشیانه کسی می روی  که نمی شناسی او را

به سوی قرینی حرکت می کنی که تا به حال با او الفت نگرفته ای ،پس یادگیر از من ده خصلت (دستور)را که باعث بلندی درجه و شرف تو  گردد نزد شوهرت(او همیشه تو را دوست دارد.)

اول : آنکه در خانه شوهرت به قناعت رفتار کنی که قناعت سبب راحت دل  است .

دوم : آنکه حرف شوهر خود را بشنو و امر او را اطاعت کن .

سوم : آنکه پیوسته درصدد باش که موضعی را که شوهر در تو نظر می کند قبیح و زشت نباشد .

چهارم :آنکه خود را خوشبو کن خصوصاَ آن موضعی که شوهر می بوید که مبادا بینی او بوی کریه و بد بشنود .

پنجم : آنکه تعهد کن از او در وقت طعام ، پس هنگامی که گرسنه می شودطعام  را زود حاضر کن که حرارت گرسنگی او را از جا بدر نکند .

ششم : آنکه هنگام خواقب او را ساکن باش و حرکت و صدا مکن که ببریدن خواب سبب غضب او خواهد شد .

هفتم :آنکه خانه و مال او را حفظ کن .

هشتم : آنکه خشم و خویشان او را پیوسته مراعات کن که این کار از محاسن تدبیر است .

نهم : آنکه راز او را (هرگز) فاش نکن .

دهم :آنکه نا فرمانی مکن او را وگرنه سینه او از  خشم و کینه تو پر خواهد شد .

پس تو را وصیت می کنم هنگامی که شوهرت دلش مقروح و سینه اش مجروح است تو را از خود دور کن اتین صفت را ،و نیز هنگامی که خوشحال و خرم است از خود دور کن غم وغصه را که باعث کدورت و عیش و برطرف شدن خرمی او می شود و پیوسته او را گرامی دار ، و با موافقت کن ، و اختیار کن خشنودی او را و میل او را بر میل خود ترجیح ده در سختی و تنگی روزگار صبر کن و بساز و الله معک (خدا با توست ).

منبع:مشاهده شده از کتاب جوانان میپرسند:با چه کسی ازدواج کنیم ؟/نویسنده استاد اسد الله داستانی بنیسی/ص82

یکی از معیارهایی که باید حتماَ در ازدواج در نظر گرفته شود ، عامل مذهب و نگرش فرد متقابل نسبت به مذهب است .

انسان متدین ، همسری متدین می خواهد ، اگر یکی متدین و دیگری بی دین و بی قید باشد ، خوشبخت نخواهد شد .بنابراین از این لحاظ باید فردی را انتخاب کنید که همانند شما فکر کند .

یکی دیگر از مسائل تناسب خانوادگی است . ازدواج با یک فرد مساوی است با پیوند یک خانواده ، فامیل و یک نسل ؛ خانواده دختر وپسر باید با یکدیگر سنخیت و تناسب داشته باشند .

در انتخاب همسر معقول نیست شما بگویید «من می خواهم با این فرد زندگی کنم و کاری با خانواده اش ندارم .»چرا که این فرد جزئی از همان خانواده و فامیل و شاخه ای از همان درخت است.

این شاخه ، از ریشه همان درخت تغذیه کرده ؛مسلم است که بسیاری از صفات اخلاقی ، روحی ،عقلی و جسمی آن خانواده و فامیل از راه وراثت و تربیت و محیط به این فرد منتقل شده است، این فرد در دامن همان خانواده بزرگ شده است.

باید موقع ازدواج ارزش های درون خانواده فرد را بررسی کنید و با ارزش های درون خانواده خودتان مقایسه نمایید .

اگر این ارزش ها با یکدیگر تناسب داشته باشند ، شما زندگی آرامی خواهید داشت . در مقایسه ارزش ها دقت داشته باشید . برای مثال اگر در خانواده شما تحصیل یک ارزش است ، در خانواده فرد مقابل نیز تحصیل یک ارزش باشد .

منبع :ماهنامه آشنا181/شهریور 91/ص9

یکی از یاران امام جواد (علیه السلام )نامه ای نوشته و عرض کرد : مردی خواستگاری دخترم است در مورد شرایط خواستگار خوب چه می فرمایید .؟

حضرت در جواب فرمودند: « هر خواستگاری که دینداری و امانتداری او را پذیرفتید -از هر طبقه و صنفی که باشد ،- او را به دامادی قبول کنید »

و در ادامه آیه 73 سوره انفال را فرمودند :«…الاّ تفعلوه ً تکن فتنه فی الأرض و فساداَ کبیرا

اگر این دستور را انجام ندهید فتنه و فساد عظیمی در روی زمین روی می دهد .»

کنایه از اینکه در ازدواج جوان ها آسان بگیرید چون اگر در راه ازدواج مشکل باشد فتنه و فساد زیاد خواهد شد

در حالی که زمینه فساد را خود شما آماده کرده اید.

منبع:من لا یحضر الفقیه284/3

ماهنامه آشنا181/شهریور 91/ص9                                                                                                                

رسول مهربان اسلام فرموده اند:

فرزندانتان را زیاد ببوسید، به راستی که برای شما در بهشت 

درجه ای است که مسافتش 500 سال است.

منبع: روضه الواعضین/ج2/ص369