موضوعات: "امام زمان (ع)" یا "القاب امام مهدی (عج)" یا "ما غائبیم یا امام زمان علیه السلام" یا "نام ها و القاب" یا "موثر ترین راهای ارتباط با امام زمان علیه السلام " یا "دلنوشته" یا "دل"

قدم هایی برای نزدیک شدن به امام زمان علیه االسلام 






بسم‌الله الرحمن الرحیم 

اگر می‌خواهیم که محبت اهل‌بیت شامل حال ما شود، باید در این راه قدم‌هایی برداریمو این قدم‌ها شامل، خواندن نماز اول وقت، خوب کردن اخلاق و رفتار با دیگران، کمک کردن به انسان‌های نیازمند، نیکی به پدر مادر، لبخند نشاندن بر لب‌های مردم، غیبت نکردن، تهمت نزدن، رعایت حقوق دیگران، مهربانی کردن و … می‌شودهمه ما اول از خود باید شروع کنیم و نقاطی که ضعف داریم و باعث شده که از محبت اهل‌بیت دور شده‌ایم را جبران کنیم دریک معنا مهدوی زندگی کنیم .







منبع … سایت مرسلون 

https://morsalun.ir











راه عاشقی... قسمت اول

 

مولای مهربانم?

عصر روز پنج شنبه با همسرم رفتیم بازار … میخواستم برای خودم چرخ خیاطی بخرم … با رعایت پروتکل های بهداشتی رفتیم تو مغازه.. 

چرخ خیاطی مارشال نو نداشت …

آقای فروشنده گفت: چرخ خیاطی دسته دوم داریم شما انتخاب کنید تا هفته دیگه من تعمیرش می کنم بهتون زنگ می زنم …

گفتم:  نه دسته دوم نمیخوام دیگه کجا چرخ خیاطی می فروشند ….

گفت :200 متر جلوتر  کنار ابزار فروشی…

آقا چیزی پسند نکردم پولم کافی نبود که چرخ ژانومه بخرم …

چرخ خیاطی مارشال نو هم که نداشت…

می خواستم با پول هدیه رهبری و حوزه چیزی بخرم که برایم یادگاری بماند … 

ازمغازه  رفتیم بیرون ….

ماشین آن  دست خیابان پارک بود    …

به همسرم گفتم : سعید جان با ماشین بریم بهتر نیست اینجوری مجبوریم 200 متر  دیگه دوباره برگردیم به عقب…

گفت: مگه بدت میاد با هم دوتایی قدم می زنیم …☺️

گفتم :نه خیلی هم خوبه..

من که اهل پیاده روی ام..

  ادامه دارد ….

99/6/12 “* اللهم ارنی الطلعه الرشیده?

با امام زمان حرف بزن

وقتی با امام‌زمانت حرف می‌زنی یا درد دل می‌کنی دیدۍ حالت عوض شد

بدان‌ڪه‌وصل‌شدۍبه‌آقا.

با امام زمان حرف بزن چه ڪسی بهتر ازآقا…. 

راستۍ چقدر خوبه با آقا حرف زدن امتحان ڪن ببین چقدر زیباست

و “سلام مرا هم به آقا برسان.”

آیت‌الله‌شاه‌آبادۍ

شیعه واقعی کیست؟

​❓شیعه‌ی واقعی کیست؟ 

شیعه یعنی کسی که پا جای پای حضرت علی‌ابن ابیطالب علیه‌الصّلاةوالسّلام می‌گذارد. 

یعنی وقتی به این شخص نگاه می‌کنی باید مولا علی علیه‌الصّلاة‌و‌السّلام را در یک ابعاد کوچک ببینی. یک آینه‌ی صفات حضرت علی علیه‌الصّلاة‌و‌السّلام را، رفتار، صفات، گفتار و زندگی علوی را ببینی. 

❓آیا ما این‌طور هستیم؟ 

حالا ببینید ما به چه کسی اقتدا کرده‌ایم؟ حرص، حسد، کبر و غرور داریم. 

غیبت می‌کنیم، تهمت می‌زنیم و اسمش را درد دل می‌گذاریم. 

می‌نشینیم در مجلس غیبت می‌کنیم و اسمش را واجب الغیبه می‌گذاریم. 

خیرخواهی و همیاری در ما نیست. کمک به دیگران و گذشت و ایثار و فداکاری و خوش‌بینی در ما نیست.

اگر هست بگویید. کجای ما علوی است؟ کجا ما شیعه‌ی امام زمان ارواحنافداه هستیم؟ کجا ما شیعه‌ی حضرت علی علیه‌الصّلاة‌و‌السّلام هستیم؟
💢استاد حاج آقا زعفری‌زاده حفظه‌الله تعالی 

صفات امام زمان (عج)...

🌼صفات امام زمان (عج)…
✍امام رضا علیه السلام فرمودند:
حضرت مهدی علیه السلام برای مردم

از خودشان سزاوارتر و

از پدر و مادرشان مهربان تر و

در برابر خدا از همه متواضع تر است
آنچه به مردم فرمان می دهد، خود بیش از دیگران به آن عمل میکند. آنچه مردم را از آن نهی کند، خود بیش از همگان از آن پرهیز می‌کند.
📚 الزام النّاصب ص ۱۰

وصیت شهید بابک نوری بیدارم کرد ...

 

مولای مهربانم?

دیروز خیلی دلم گرفته بود ..

شما که خوب می دانید برای چه دلتنگ بودم. یاد وصیت شهید بابک نوری افتادم…

 به تو حسادت می کنند تو مکن..

مردم از  تو بد می گویند اندوهیگن نشو …  

راستش بخواهید  شهید نوری رانمی شناختم  و همین تلخی حرف مردم باعث شد که من  وصیت نامه ایشان رابخوانم و این شهید  خوشتیپ و لاکچری را بهتر بشناسم  …

متولد 71 بود و  یک سال از من کوچکتر … اما چه روح بزرگی داشت… با اینکه جوان بود و خوشتیپ و پولدار… هیچ وابستگی به دنیا نداشت…

دفاع از اعتقادات و باورهایش را به خیلی چیزها مانند زندگی در اروپا ترجیح داد…  همه چیز را رها کرد و رفت به سوریه تا از حریم  عمه جانتان حضرت زینب (س) دفاع کند …

عاشق امام رئوف بود  بعد از 22 روز از اعزامش به سوریه شب شهادت امام رضا علیه السلام  خیلی زود به آرزویش رسید … خوش به سعادتش عاقبت بخیر شد و به آرامش رسید …

 به عکس شهیدنگاه میکردم که در تابوتش چقدر آرام خوابیده بود. دلم به حال خودم می سوخت و اشک می ریختم  ..

دخترم آمد کنارم نشست  به عکس شهید نگاه می کرد …

با خنده می گفت: مامان چرا این آقا مثل دخترا شده..

گفتم این آقا مدافع حرم حضرت زینب (س) بود..  اینجا شهید شده اینم که می بینی روسرش هست سربنده روش نوشته کلنا عباسک یا زینب  …

گفت :منم میخوام گفتم: چی ؟؟سربندمیخوای؟؟؟؟

گفت: نه  مامان حضرت زینب رو میخوام  با بغض بهش گفتم :حضرت زینب (س) که تو بهشته ?  

دیگه نتونستم باهاش حرف بزنم .. رفتم سر بند سبز  لبیک یا مهدی  رو بستم به سرش و رفتم به حال خودم باشم ..

ایها الشهدا انظرو الینا?

  پ.ن.1. وابستگی  به دنیا، وابستگی به مغازه، فرزند، پول، خانه، ماشین و… اینها مانع یاری کردنِ امام زمان است. حضرت که بیایند، بگویند به جنگ بروید، اگر وابستگی داشته باشید ترمز میکنید. نمیتونید جلو بِرید. برعکسِ شهدا.

پ.ن.2. شرط لازم برای داشتن زندگی و مرگ شیرین  عدم دل‌بستگی به دنیاست.. و  شهدا بهترین الگوی دل بریدن از دنیا هستند…

پ.ن.3. شهـــید…قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده… او زیر نگاه مستقیم خدا زندگی کرده… شھادت اتفاقی نیست… سعادتی ست که نصیب هرکسی نمی شود.. باید شهیدانه زندگی  کنی تا شهیدانه بمیری…

اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج)

شادی ارواح طیبه شهدا صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 99/5/5 

مامان کاش من جای مرد عرب بودم...

 

مولای مهربانم? 

دیروز خانم معلم پسرم در گروه کلاس اول  ب پیام  فرستادند …

سلام پسرای گلم….

 داستان درموردامام رضا(ع )بنویسیدوبرام بفرستید آفرین به شما تافردا عصر بفرستید..

 به پسرم گفتم : محمدجان  من  سه تا داستان از زندگی امام رضا علیه السلام برات میخونم هر کدام که دوست داشتی خلاصه اش را بنویس…

داستان موی پیامبر (ص ) و امام رضا (ع)… 

داستان امام رضا(ع)و آهو. ..

داستان امام رضا (ع) و گنجشک …

این سه داستان زیبا را برایش خواندم …

پرسیدم: حالا خلاصه کدام داستان را می نویسی؟؟

 گفت:مامان من داستان موی پیامبر رو دوست دارم بنویسم …

آقا راستش بخواهید برای خودم هم جالب بود تا حالا نشنیده بودم ….  

خلاصه داستان را نوشت …

وقتی تمام شد پرسید: مامان این داستان واقعی بود؟؟؟ ….

گفتم :بله پسرم واقعی بود ..

گفت :  خوش به حال مرد عرب …

پرسیدم چرا ؟؟؟

گفت :کاش من  جای  مرد عرب بودم خوب پیش امام رفته بود ، صورتشم نورانی شد …

منم  دوست دارم صورتم نورانی بشه…

لبخندی زدم و گفتم :عزیزم صورت تو هم نورانی میشه ..

✅اگه  همیشه وضو بگیری …

✅قرآن بخونی و هدیه به امام زمانت بدی…

✅به بزرگتر از خودت احترام بزاری …

✅باهمه مهربون و خوش اخلاق باشی 

✅به حرف خدا گوش بدی…

✅و کلی کارهای خوبی که ما رو به امام زمانمون نزدیک  تر می کنه  ….

✅اونوقت میشی یک پسر امام زمانی که به نور امام زمانت نورانی شدی…

 آقا جانم?

دل نور می خواهد تا روشن شود تا دل شود و نور را در کجا می توان یافت..؟

جز در پناه شما… 

پ.ن.1:  امام زمان نور مطلق است،نور با ظلمت مناسبتی ندارد..! آن چه بین من و امام‌زمان فاصله می اندازد همین حجاب‌ها وغفلت‌های ظلمانی می باشد.. آیت‌الله‌ناصری

پ.ن.2 : دوست داشتن آدم‌های بزرگ، انسان را بـزرگ می‌کند و دوست داشتن آدم‌های نورانی به انسان نورانیت می‌دهد. اثر وضعی محبوب، آنقدر زیاد است که آدم باید مراقب باشد مبادا به افراد بی‌ارزش علاقه پیدا کند… اسـتاد پناهیـان

 اللهم عجل لولیک الفرج

مامان کاش من جای مرد عرب بود ...

 مولای مهربانم💞

دیروز خانم معلم پسرم در گروه کلاس اول  ب پیام  فرستادند …

سلام پسرای گلم….

 داستان درموردامام رضا(ع )بنویسیدوبرام بفرستید آفرین به شما تافردا عصر بفرستید…

به پسرم گفتم : محمدجان  من  سه تا داستان از زندگی امام رضا علیه السلام برات میخونم هر کدام که دوست داشتی خلاصه اش را بنویس…

داستان موی پیامبر (ص )و امام رضا (ع)… 

داستان امام رضا(ع)و آهو. ..

داستان امام رضا (ع) و گنجشک …

این سه داستان زیبا را برایش خواندم …

پرسیدم حالا خلاصه کدام داستان را می نویسی …

گفت:مامان من داستان موی پیامبر رو دوست دارم بنویسم …

آقا راستش بخواهید برای خودم هم جالب بود تا حالا نشنیده بودم ….

خلاصه را نوشت وقتی تمام شد پرسید مامان این داستان  واقعی بود؟؟؟ ….

گفتم :بله پسرم واقعی بود ..

گفت :  خوش به حال مرد عرب …

پرسیدم چرا ؟؟؟

گفت :کاش من جای  مرد عرب بودم خوب پیش امام رفته بود ، صورتشم نورانی شد …

منم  دوست دارم صورتم نورانی بشه…

لبخندی زدم و گفتم :عزیزم صورت تو هم نورانی میشه ..

اگه  همیشه وضو بگیری …

قرآن بخونی و هدیه بدی به امام زمانت …

به بزرگتر از خودت احترام بزاری …

باهمه مهربون و خوش اخلاق باشی 

به حرف خدا گوش بدی…

و کلی کارهای خوبی که ما رو به امام زمانمون نزدیک  تر می کنه  ….

اونوقت میشی یک پسر امام زمانی که به نور امام زمانت نورانی شدی…

آقا جانم🌹

دل نور می خواهد تا روشن شود تا دل شود و نور را در کجا می توان یافت..؟

جز در پناه شما… 

پ.ن.1:  امام زمان نور مطلق است،نور با ظلمت مناسبتی ندارد..!

آن چه بین من و امام‌زمان فاصله می اندازد همین حجاب‌ها وغفلت‌های ظلمانی می باشد….

آیت‌الله‌ناصری

پ.ن.2 : دوست داشتن آدم‌های بزرگ، انسان را بـزرگ می‌کند و دوست داشتن آدم‌های نورانی به انسان نورانیت می‌دهد. اثر وضعی محبوب، آنقدر زیاد است که آدم باید مراقب باشد مبادا به افراد بی‌ارزش علاقه پیدا کند..

اسـتاد پناهیـان

الهی هب لی کمال انقطاع الیک 🤲

اللهم عجل لولیک الفرج 🤲

ما کسی را غیر از طلاب نداریم

در تشرفی که آیت‌الله الهی طباطبائی (برادر علامه طباطبائی) به محضر حضرت بقیةالله (عج) داشتند، حضرت به ایشان فرمودند: اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به ریزه‌خواران سفره ما.

آیت‌الله الهی طباطبائی فرمودند: با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما می‌خواستم از لسان شریف خودشان بشنوم!

سؤال کردم: آقا جان! ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند؟

حضرت فرمودند: همین طلبه‌ها.

سؤال کردم: آقا جان! شما از آنها راضی هستید؟ نن سکوت کردند و بعد از تأملی فرمودند:

ما کسی را غیر از آنها نداریم!

 

یا امام العصر ما زآن تو ایم ….

بنده انعام و احسان تو ایم….

بر نمیداریم سر از خاک درت.. 

تا ابد بر عهد و پیمان توایم…

در صراط مستقیم بندگی پیرو ووارشاد و برهان تو ایم…

پیشه ما عشق و شوق کوی توست …

چاکرانه سر به فرمان تواییم….

هرکسی را مطلب و معشوقی گرفت 

ما گرفتار و پریشان تو ایم…

هر کسی را علت و بیماری است.. 

ماهمه بیمار و هجران توایم…

دردمندانیم از سوز فراق …

جملگی محتاج درمان توایم…

ملک دنیا گر همه از آن ماست …

 

       منبع: کتاب پای درس علما، محمد تقی                  صرفی پور، ص ۶۵۷

مامان من تو چشماتون فاطمه نرجس می بینم!!!!!

مولای مهربانم?

 تا آخر شب درسهایم را می خواندم …

دخترم آمد پیش من نشست شروع کرد به حرف زدن و پرسیدن ….

نه می خوابید نه میزاشت درس بخوانم …

گفتم :بیا رو پاهام بخواب چشماتم ببند …

چشماشو بست …

گفت: مامان نگاهت بکنم …

با لبخند بهش گفتم: نگاه  کن  عزیزم…

با تعجب گفت :

چشمات …

گفتم: چشمام چی ؟؟؟؟…

گفت :مامان من تو چشماتون فاطمه نرجس می بینم….

خیلی دلم  به حال خودم سوخت …

  آقا جان کاش اجازه می دادید من هم نگاهتان کنم..

ای کاش تصویر زیبای تو در مردمک چشمان من …

و  تصویر من در  مردمک چشمان زیبای  تو  نقش می بست…

آه ای خدا برسان آن لحظه ای را که  چشمان من خیلی زیبا و دیدنی تر از چشمان امام زمانم می شود ? …

از عمق وجودم می سوزم …?

به علی بن مهزیار فرمودید: من مشتاق شما بودم ولی در وجود شما گناهانی بود که مانع این دیدار می شد …

اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ

  

خدايا بنمايان به من آن جمال ارجمند و آن پيشانى نورانى پسنديده را

 

وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ

 

و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه به ديده ام بكش

 

وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ

 

وشتاب كن درظهورش وآسان گردان خروجش را و، وسيع گردان راهش را ومرا به راه او در آور …

 

اللهم عجل لولیک الفرج …به قلم خودم 99/4/9